ادبیاتی از قصرقند(کسرکند) مکران گدروزیا غربی

ادبیاتی از قصرقند(کسرکند) مکران گدروزیا غربی

قصرقند بهشتی در مکران....دست نوشته های من
ادبیاتی از قصرقند(کسرکند) مکران گدروزیا غربی

ادبیاتی از قصرقند(کسرکند) مکران گدروزیا غربی

قصرقند بهشتی در مکران....دست نوشته های من

اوج و افول انشان

گر کوروش بساخت سلسله ای
داریوش کرد میخ این سلسه را
آن خشایار دریا دل بگذراند سپاه ز مرمره
چهار سوی جهان شد زیر پای ایرانیان
گر آدمی را غالب آید قدرت بی عنان
روان شود سوی عشرت و عیش
آنگه سست شود بنیان گرچه باشد استوار چوالبرز
شد سکندر چو آب ، روان با اندک سپا
در نوردید ز بابل تا خراسان خاک انشان
که مادر در اسارت و شاه گریزان چو موش
شد خاکستر ، ایران شهر آن نشان داریوش
سوم داریوش پی سوراخ موشی شد شکار ساتراپی
نماند هیچ مطلق قدرتی در جهان
که عظیمتر خاک نبود ز هخامنش در جهان

  عزیزی ۲۶ بهمن خورشیدی ۹۰

طرح تجزیه بلوچستان پاکستان کلید خورد

   کمیسیون امور خارجه کنگره آمریکا با تشکیل جلسه‌ای ضمن بررسی اوضاع بلوچستان پاکستان، از جداشدن این ایالت از پاکستان حمایت کرد.


ادامه مطلب ...

سوز زهیر

آنک که گوریچ شلاق جلادانه خویش را بر پیکر نحیف لانه حصیری ما ( کودل) با خشمی سنگین چنان سهمگین فرود آرد و ز ارتعاش کمبهای( شاخبرگ درخت داز  که شیبدار روی سقف خانه های بلوچی میذارند همانند شیروانی عمل میکند) کلبه ملودیی درام پدید میآید که زهیر ( درد طولانی انتظار و کتابی با همین عنوان از پائولو کوئیلو) باران را مینوازند
ای مکران زمانی که این ملودی نواخته میشود تراژدی غریبیت در طول احصار در مخیله ام تداعی میشود ، احساسی که قلم توان آن ندارد که بدوش کشد و کلماتی در ادبیات نمییابم که درد تورا بر کاغذ نقش کنند ، ومن ترا دوست میدارم بلوچستان چنان دوست داشتنی که به یقین طواف کنم نمادهای مردانگیت را ، مکران من ایمان دارم به تمام راد مردان تاریخ تو .... لیک چه بر سر ما آمده که امروز برای چلامپگ(قاپیدن) قرص نانی جوین تمام صفات نیکویت را زیر پا مینهیم تا دست ز دست برادر بالاتر رود.
 و ندانم که چرا اینک دگر تراوش نکند طراوت کهن مردان و شیرزالانت